سازمان انتقال خون ایران برای موفقیت و پیشروی در این حوزه در سطح منطقه تاکنون از پیچ و خم‌های زیادی عبور کرده، اما در گذر از گردنه پالایش خون و بومی کردن صنعت پلاسما دچار چالش شده است.

رئیس انجمن علمی انتقال خون ایران بیان کرد؛ سنگ‌اندازی بخش خصوصی در بومی‌سازی صنعت پالایش خون

پالایش خون، صنعتی است که در آن پلاسما – مایع زرد رنگ و شفاف خون - به عنوان ماده خام به فراورده‌های دارویی مشتق از پلاسما مانند آلبومین، فاکتورهای انعقادی ۸ و ۹، داروی آی‌وی‌آی‌جی و... تبدیل می‌شود. درواقع خون کامل در پالایشگاه‌های خون، فراوری شده و از آن بیش از ده‌ها نوع داروی گرانقیمت با نام داروهای بیولوژیکی تولید می‌شود. البته در حال حاضر فقط تعداد کمی از کشورها مثل آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و صنعتی با برخورداری از فناوری روز و استفاده از پالایشگاه‌های پلاسما قادر به پالایش پلاسما و تولید دارو از مشتقات آن هستند.

ایران هم از پیش از انقلاب اسلامی با راه‌اندازی یک پالایشگاه ۲۰هزار لیتری در زیرزمین ساختمان سازمان انتقال خون که آن موقع در خیابان ویلا بود، وارد این عرصه شد. حتی در سال ۱۳۷۳ و در تپه‌های محدوده منطقه ونک تهران یک پالایشگاه ۷۰هزار لیتری توسط دولت سازندگی افتتاح شد و به بهره‌برداری رسید اما ناگهان نه تنها تعطیل شد بلکه شرکت پژوهش و پالایش در سال ۱۳۹۳ و بر اساس مصوبه دولت دهم و بر مبنای اصل ۴۴ قانون اساسی از وزارت بهداشت به بخش خصوصی واگذار شد تا زمینه ساخت پالایشگاه خون با ظرفیت بالا را فراهم کند؛ اتفاقی که البته تاکنون نیفتاده است.

به همین خاطر هر ساله بخشی از پلاسمای جمع‌آوری شده ما در اختیار بیماران نیازمند قرار می‌گیرد و بخشی هم برای تولید داروهای مشتق از پلاسما مثل فاکتورهای ۸ و ۹ انعقادی، آلبومین و ایمونوگلوبولین وریدی به کمپانی تولید داروی خارج از کشور ارسال می‌شود و در نتیجه برای دریافت همین داروها باید بخشی از هزینه‌های تولیدش را بپردازیم.

با این همه، پرسش این است مشکل کجاست و چرا بخش خصوصی به تعهداتش برای توسعه پالایشگاه خون اقدام نمی‌کند و مهم‌تر اینکه راهکار رفع این چالش چیست و برای برخورداری از یک پالایشگاه بزرگ خون چه باید کرد؟

امید چندانی برای بومی‌سازی صنعت پلاسما نیست

علی اکبر پور فتح‌اله، رئیس انجمن علمی انتقال خون ایران در پاسخ به قدس ابتدا به اهمیت پلاسمای خون و ضرورت توسعه صنعت پلاسما با ساخت پالایشگاه بزرگ اشاره می‌کند و می‌گوید: امروز داروهای مشتق از پلاسما در دنیا و در ایران تقریباً رقم نخست و یا دوم گردش مالی حوزه دارویی را تشکیل می‌دهد؛ به‌طوری که ارزبری داروهای مشتق از پلاسما در ایران حدود ۳۰۰میلیون دلار برآورد می‌شود. اهمیت دیگر موضوع هم به این برمی‌گردد که بهتر است داروهای مشتق از پلاسما با ترکیبی از پلاسمای شهروندان همان کشور تأمین شوند، چون این اقدام هم از بُعد اقتصادی به نفع کشور است و هم از بُعد تغییر جغرافیای بیماری‌ها و پیدایش بیماری‌های نوظهور که از طریق پلاسما جابه‌جا می‌شود کمک بزرگی محسوب می‌شود. بنابراین بحث اهدای پلاسما و در پی آن، کفایت پلاسما و تأمین داروهای مشتق از پلاسما یکی از اولویت‌های بسیار مهم کشور محسوب می‌شود.

وی ایران را در انتقال خون، پالایش پلاسما و تولید سرم ضد هاری و برخی محصولات خونی انعقادی، جزو کشورهای پیشرو توصیف می‌کند و می‌افزاید: اما با گذشت زمان موضوع کمی تغییر می‌کند. در واقع با شکل‌گیری پرونده موسوم به خون‌های آلوده در دهه ۶۰ که جمعی از بیماران هموفیلی و تالاسمی ما با تزریق آن به ویروس ایدز و هپاتیت سی مبتلا شدند و حتی تعدادی از آن‌ها جانشان را از دست دادند، متأسفانه روند به‌گونه‌ای پیش رفت که انگار پالایشگاه ۷۰هزار لیتری شرکت پژوهش و پالایش خون، وابسته به سازمان انتقال خون ایران مقصر ماجراست، به همین خاطر نیز پالایشگاه نتوانست به فعالیتش ادامه دهد و در نهایت تعطیل شد. این درحالی است که اسناد محکمی در اختیار داریم که نشان می‌دهد فاکتورهای انعقاد خونی که همراه با داروهای مشتق پلاسمایی توسط یک شرکت فرانسوی- مریو- به ایران وارد و به بیماران تزریق شد، آلوده بودند.

مدیرعامل اسبق سازمان انتقال خون با بیان اینکه نسبت مصرف گلبول قرمز به فراورده‌های پلاسمایی یک به پنج است، می‌افزاید: پس از ماجرای یاد شده، سراغ پالایش قراردادی پلاسما رفتیم. در واقع با این الگو، پلاسمای مازاد به خارج از کشور ارسال می‌شود و تمام داروهای استخراج شده از آن به کشور بازمی‌گردد- البته با ۳۰درصد کمتر از قیمت محصولی که با پلاسمای غیرایرانی تولید می‌شود- برای این منظور سال ۱۳۸۳ با همکاری هلدینگ دارو پخش وابسته به سازمان تأمین اجتماعی و شرکت‌های «بیوتست» و «ادونسد پلاسما»ی آلمان، شرکت بیو دارو در کشور تأسیس شد، اما با اینکه براساس مجوز صادر شده، تأسیس بیو دارو منوط به توسعه صنعت پلاسماست این شرکت وارد توسعه صنعت پلاسما در کشور نشده و صرفاً به جمع‌آوری پلاسما رو آورده است. چون جمع‌آوری پلاسما و ارسال آن به خارج از کشور برایش به لحاظ اقتصادی به مراتب منافع بیشتری دارد.

پورفتح‌اله در پاسخ به اینکه اگر شرکت یاد شده و یا بخش خصوصی در عمل به تعهداتش برای توسعه صنعت پلاسما عمل نکرده پس چرا همکاری دولت با آن همچنان ادامه دارد، می‌گوید: این موضوع ریشه در عوامل مختلفی دارد، از جمله اینکه سیاست‌گذاری‌ها در زمینه داروهای مشتق از پلاسما مشخص نیست، یعنی سیاست واحدی دیده نمی‌شود. مثلاً از یک طرف می‌گویند چون موضوع مربوط به دارو می‌شود، سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری با سازمان ‌غذا و دارو است و اجازه دخالت به سازمان انتقال خون را نمی‌دهند. از سوی دیگر هم هر مدیر یا وزیر جدیدی که به حوزه سلامت می‌آید تا به بحث پالایش و صنعت پلاسما برسد دوره مدیریتش تمام می‌شود، بنابراین بخش خصوصی هم از این وضعیت سوءاستفاده می‌کند.

وی به لحاظ اقتصادی و سلامت، ایجاد پالایشگاه بزرگ خون و بومی‌سازی صنعت پالایش خون در کشور را کاملاً به‌صرفه ارزیابی می‌کند و می‌گوید: حجم پلاسمای جمع‌آوری شده در ایران سالانه ۳۰۰ تا۵۰۰ هزار لیتر است. بنابراین از بُعد اقتصادی کاملاً به‌صرفه است که وارد صنعت پلاسما شویم. ضمن اینکه توسعه این صنعت نه تنها موجب کاهش هزینه‌های تولید داروهای مشتق از پلاسما می‌شود بلکه زمان دسترسی بیماران به این نوع داروها را کاهش می‌دهد.

 پورفتح‌اله با اشاره به اینکه فناوری پالایش خون فقط در انحصار آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیست، تصریح می‌کند: بخشی از فناوری مورد نیاز توسعه این صنعت را در اختیار داریم. بقیه آن را هم می‌توانیم از کشورهای دیگر مثل هند، چین و... وارد کنیم. ولی قوانین ما به‌گونه‌ای است که اجازه انتقال فناوری صنعت پلاسما را از برخی کشورهای بزرگ در این حوزه مثل هند یا چین نمی‌دهد. مثلاً سازمان غذا دارو می‌گوید دارویی که وارد می‌شود حتماً باید در ایران ثبت شود، سپس وقتی دارو می‌خواهد در ایران ثبت شود می‌گویند فقط دارویی را ثبت می‌کنیم که پلاسمای آن مطمئن باشد و بعد هم کشورهای دیگر را حذف می‌کنند و مواردی از این دست.

وی با تأکید بر اینکه علم تولید داروی مشتق از پلاسما در کشور وجود دارد، می‌افزاید: برای بومی کردن صنعت پلاسما در کشور و یا تبدیل پلاسمای جمع‌آوری شده به فراورده‌های پلاسمایی نباید راه درازی را طی کنیم. برای این منظور باید مدیریت واحد و یک سیاست‌گذاری ملی داشته باشیم و از نفوذ واردکنندگان مشتقات پلاسمایی برای تصمیم‌گیری در زمینه صنعت پلاسما جلوگیری کنیم، وگرنه تا وقتی این موارد رفع نشود و با حجم ۳۰۰میلیون دلاری واردات داروهای مشتق از پلاسما مواجه باشیم همچنان مشکل ادامه دارد و امید چندانی برای بومی‌سازی صنعت پلاسما در کشور نخواهد بود.

منبع: روزنامه قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.